روانشناسان و جامعه شناسان دلایل متفاوتی را برای گرایش به مواد مخدر نام برده اند که همه آنها در جای خود درست است، مواردی مانند دوستان ناباب (اثر همسالان بر فرد)، مشکلات اقتصادی، رویدادهای ناگوار زندگی، محیط و تربیت نا مناسب و ... بله قطعا همه این موارد در نا بسامانی زندگی و گرایش به سمت مواد مخدر موثر هستند، ولی باید گفت که افراد زیادی بوده اند که شرایط بدتر از اینها را داشته اند و به مواد مخدر گرایش نداشته اند.
ریشه ای ترین دلیل گرایش به مواد مخدر، نداشتن معنا در زندگی است. وقتی فرد در زندگی هیچ معنایی ندارد، هر بحرانی می تواند او را از مسیر درست منحرف نماید. البته باید گفت بسیار دیده شده است افرادی که فاقد مشکلات فوق الذکر بوده اند هم دچار اعتیاد شده اند. بله آنها هم در زندگی خود معنای مناسبی نداشته اند و این بی معنایی باعث شده است که به سمت انواع لذت ها پناه ببرند. البته باید گفت خودشان از این بی معنایی آگاه نیستند و گمان می کنند که صرفا برای کسب لذت این عمل را انجام داده اند ولی همین نیاز افراطی به لذت، نشان دهنده خلا در زندگی است و اتفاقا باید گفت در جریان ترک مواد مخدر، کاری را که روانشناس یا مشاور انجام می دهد، کمک به فرد برای پیدا کردن معنا در زندگی است.